کد مطلب:152246 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:175

نجات خانمی زائر، از دست اعراب توسط حضرت ابوالفضل
حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی اكبر قحطانی كه عالمی متقی و از مروجین مكتب اهل بیت علیهم السلام می باشند، این قضیه را از كتاب نجات الخائفین نقل كرده اند:

گروهی از زوار به كربلا می رفتند. ضعیفه ای با چند تن از اطفال صغارش، همراه زوار بود. وقتی كه از مسیب كوچ كردند، آن بیچاره از قافله عقب ماند و ناگاه جمعی از اعراب بر سر آن مظلومه ریختند و بنای هتك حرمت گذاردند.

در این وقت آن بینوا رو به طرف كربلا نمود و گفت: ای مولا و سرور من، از غیرت شما دور است كه مرا اعانت ننمایی و از دست این ظالمان نجات ندهی!

در این گفتگو بود كه ناگاه سواری، در حالیكه نیزه ای در دست داشت، نمایان شد و بعد از متفرق كردن دزدان آن ضعیفه را به كربلا و به قافله ی زوار رسانید. آن مؤمنه چون این كرامت را دید، عرض كرد: ای آقا، شما از كجا دانستید كه ما در این صحرای دور، در دست اعدا مانده ایم؟

آقا فرمودند: ای ضعیفه، من در خدمت حضرت سیدالشهداء علیه السلام ایستاده بودم، ناگهان دیدم كه اشك چشم آن امام امم جاری شد. عرض كردم یابن رسول الله! چرا گریه می كنید؟! فرمودند: مگر نمی بینی كه زوار من در دست اعراب بی حیا گرفتار شده اند؟!


پس به امر مولای خودم، شما را از چنگ آنها رهانیدم. سپس آن ضعیفه عرض كرد: اجازه دهید دستتان را ببوسم! فرمودند: معذورم دار! زیرا دست ندارم. آن زن گریست و گفت: مگر شما مولای من حضرت عباس هستید؟ فرمودند: بلی! و سپس غائب شدند. [1] .


[1] چهره ي درخشان ج 1، ص 407.